روزی به هم میرسیم...

سنگ صبور

دلم می خواهد از تو بگویم ازتو بنویسم از یک صدا از یک نگاه وسپس...
ازتویی که یک روز بی صدا آمدی امدنت را باو نکردم اماهمچون تصویری مقدس بر صفحه ی دلم رشد کردی  ومن بر خود لرزیدم ازاین همه عشق...
از تویی که پشت حصار خستگی ام نشستی وبرایم نگاهت چه ماندگار شد...
ولی امروز دیگر از تو نشانی از گذشته ندیدم ای کاش می دانستی پس ازشنیدن بی رحمی صدایت تن نحیفم را با کوله باری از علامت سوال؟؟؟؟  بایک حرف نا گفته در پس فریاد های بی صدایم تا به هر کجا که بگی کشیدم و از دل فریاد کردم:
خدایا این صدا را می شناسی: من اورا دوست دارم... دوست دارم
کوه ها. سنگ ها بشنوند صدایم را من اورا دوست دارم اما فقط یک صدا به گوشم رسید نه....
اما من به انتظار روزی که باتوباشم وتورا برای همیشه حس کنم
پشت پنجره ی انتظار ماندن رانظاره می کنم وبه انتهای جاده مینگرم شاید نشانی از تو بیابم.
شاید بیایی و به من بگویی

فلسفه ی نماندنت چه بود؟؟؟؟؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 11 آذر 1392برچسب:,ساعت11:47توسط زرگل خانم | |